فطرس
وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست
تنهایی آدمها به عمق یک دریاست.......... ولی برای پر کردنش یک لیوان محبت کافی است....! باید دلی باشه که دلتنگ کسی باشی.... ولی اگه دلت رو شکسته باشه چی؟! به تو سپرده بودمش با هزار و یک امید..... و حالا برای هزار و یکمین بار دلم را می برم تا شکستگی اش را گچ بگیرند! تنهایی را چگونه سر کنم با این شب سرد و تنها؟؟؟ انگار مهتاب هم پنجره اتاق مرا گم کرده است.... برای آمدنت انتظار کافی نیست دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست خودت دعا کن ای نازنین که برگردی دعای این همه شب زنده دار کافی نیست.. دلبسته به سکه های قلک بودیم دنبال بهانه های کوچک بودیم رویای بزرگ تر شدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم... روزی اگر نبودم یک آرزویم را بر آورده کن و زیر لب بگو: یادش بخیر...! مهربانی را بیا قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم می رسد آدمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تا خدا هم می رسد... گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر پرنده قفسی تنگ نبود زندگی.عشق.رهایی.همه بی معنا بود... زندگی آرام است ? مثل آرامش یک خواب بلند زندگی شیرین است ? مثل شیرینی یک روز قشنگ..... دلم برای کسی تنگ شده است که طلوع عشق را به قلب من هدیه داد... دلم برای کسی تنگ است شده است که بازیبایی کلامش مرا در عشقش غرق میکند... دلم برای کسی تنگ شده است که تنم آغوشش را طلب می کند... دلم برای کسی تنگ شده است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند... دلم برای کسی تنگ است... زرد است که با درد موافق شده است تلخ است که لب ریز حقایق شده است عاشق نشدی وگر نه میفهمیدی پاییز بهاریست که عاشق شده است...
همه میگن که تو رفتی همه میگن که تو نیستی همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی دروغه .... چطوری دلت میومد منو اینجوری ببینی با ستاره ها چه نزدیک منو تو دوری ببینی همه گفتن که تو رفتی ولی گفتم که دروغه همه میگن که عجیبه اگه منتظر بمونم همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا میمونم بی تو و اسمت عزیزم اینجا خیلی سوت و کوره ولی خوب عیبی نداره دل من خیلی صبوره... همه میگن که تو رفتی همه میگن که تو نیستی همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی دروغه .... چه جوری دلت میومد منو اینجوری ببینی با ستاره ها چه نزدیک منو تو دوری ببینی همه گفتن که تو رفتی ولی گفتم که دروغه همه میگن که عجیبه اگه منتظر بمونم همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا میمونم بی تو و اسمت عزیزم اینجا خیلی سوت و کوره ولی خوب عیبی نداره دل من خیلی صبوره... همه میگن که تو نیستی همه میگن که تو مردی همه میگن که تنتو به فرشته ها سپردی دروغه .... نوشتم واسه سارینای عزیزم که با رفتنش .... دلم واسش تنگ شده خیلی زیاد میخوام ببینمش دلم میخواد مثل قدیما محکم بغلش کنم بهش بگم دوسش دارم واسه شادی روحش...صلوات سلام دوستای گلم ممنون که به وبم سر میزنید بعضیا از نوشته های من بد برداشت میکنن.ولی من هیچ موقع با منظور خاصی و برای شخص خاصی نمینویسم. هر مطلبی رو که خوشم اومد مینویسم.فقط برای خودم. پرندگان احساس می کنم از قلبم به پرواز درآمده اند این کبوتران سفید و این، من هستم که در آسمان ها اوج می گیرم! آیا ممکن است پرندگان در قلب آدم آشیان کنند؟! از این گریه خبر داری؟ از این اشکی که لبریزه از این که بودنت با من? برای من همه چیزه از این بودن خبر داری؟ از این که رفتنت سخته از این که فردِ تو? بی تو? یه بیچاره س! یه بدبخته دلم خوش بود که اینجایی! اگر چه راهمون دوره من اینجا میشکنم بی تو! من اونم? اونکه مغروره خبر داری بدون تو? واسه اشکم پناهی نیست میخوای بی من بری؟ باشه! برو اینکه گناهی نیست دارم از غصه می پوسم! با این قلب پر از دردم برو اما بدون بی تو? دیگه تنهاترین فردم برو من که به جز جونم دیگه چیزی نمی بازم از این جا تا ته دنیا? به یادت قصه می سازم برو اما به چشم من? نگو قصد سفر داری! بدون تو نمی تونم! از این مردن خبر داری؟ برای....و....
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |