پيامهاي ارسالي
+
شدم با چت اسير و مبتلايش***شبا پيغام مي دادم از برايش
به من مي گفت هيجده ساله هستم***تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد***ز دست عاشقي صد داد و بيداد
بگفت هاله ز موهاي کمندش***کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش
بگفت چشمان من خيلي فريباست***ز صورت هم نگو البته زيباست....
+
من، بر اين ابري که اين سان سوگوار
اشک بارد زار زار
دل نميسوزانم اي ياران، که فردا بيگمان
در پي اين گريه ميخندد بهار.